امام‌ خميني (ره) و هويت‌ ملي‌

امام خميني (ره) از جمله متفكراني است كه بر هويت ملي به عنوان يك مفهوم مهم و كليدي تأكيد دارد و شناخت و تبيين دقيق آن را مهمترين عامل شناخت اهداف و جهتگيريهاي هر نوع حركت اصلاحي و نوسازي در كشورهاي جهان سوم ميداند. در اين مقاله تلاش شده است راهكارهاي عملي احياي هويت در انديشه ايشان تبيين شود .

 امام خميني (ره) و هويت ملي در ايران

پيش از بررسي هويت ملي از ديدگاه امام خميني (ره)‌، ابتدا ميبايست روشن شود كه آيا اصولاً امام خميني (ره)‌ «مليت‌» را به عنوان يك مفهوم جديد و يك واقعيت ميپذيرند؟ اين سؤال از آنجا مطرح است كه بحث از هويت ملي، فرع بر پذيرش واحد ملي به عنوان يك سطح تحليل ميباشد و در آن صورت است كه ميتوان از هويت ملي، منافع ملي و مصالح ملي سخن گفت. بر اين اساس در ادامه بحث ابتدا به تبيين نگرش امام خميني (ره) به مليت پرداخته و سپس ديدگاه ايشان را درباره هويت ملي مورد بحث قرار ميدهيم .

 الف) نگرش امام خميني (ره) به «ملت‌» به عنوان يك واقعيت اجتماعي ـ سياسي

بحث از هويت ملي منوط به پذيرش «ملت‌» به عنوان مجموعهاي از افراد ميباشد كه در يك سرزمين معين و تحت حاكميت سياسي خاص زندگي ميكنند. در سخنان امام خميني (ره) واژههاي ملت، مليت، ملي، ملي گرايي و... به كرّات به چشم ميخورد. به نظر ميرسد، ايشان در حالي كه ملت را به عنوان يك سطح تحليل همچون سطوح ديگر مانند، خانواده قبيله، طايفه، و ... (به عنوان يك واقعيت اجتماعي ـ سياسي) به رسميت شناختهاند، اما از ملي گرايي به عنوان يك ايدئولوژي انتقاد مينمايند .

در اين باره ميتوان به سخنان مختلف ايشان استناد كرد كه همواره در برخورد با گروههاي مختلف اجتماعي، آنان را بر اساس محل زندگي، قوميت، نژاد و مذهب، مخاطب قرار داده و واژههايي همچون ترك، تركمن، كرد، عرب، عجم، تبريزي، قمي، عشاير، بختياري، روستايي، شهري و ملت ايران، ملت عراق و ... را در موارد مختلف به كاربردهاند. ايشان ميفرمايند :

«طوايفي كه در ايران هستند مثل كرد، لر، ترك، بلوچ و امثال اينها (مسلميني هستند) كه با دو زبان صحبت ميكنند»

همچنين از نژادهاي مختلف، همچون ((دندانههاي شانه)) ياد مينمايند كه هيچ يك بر ديگري برتري ندارند. ايشان وطن و زادگاه را محترم ميشمارند و ميفرمايند :

«حب وطن و حب اهل وطن و حفظ و حدود كشور مسألهاي است كه در آن حرفي نيست‌». در جاي ديگر ميفرمايند: «ما هم عربيت را و عجميت را و تركيت را و همه نژادها را پذيرا هستيم»

از سوي ديگر واژگان «ملت‌» و «ملت ايران‌» در آثار ايشان در موارد بسياري ذكر شده است، و اين امر نشان ميدهد كه ايشان ملت را به عنوان يك كل و يك واحد جمعي در نظام جديد بين الملل ميپذيرند، اما پذيرش اين واحدهاي جمعي به معناي پذيرش نوعي ايدئولوژي مبتني بر آنها يعني قوم گرايي، نژادگرايي، منطقهگرايي و ملي گرايي نيست؛ بلكه تنها از آن به عنوان يك شناسنامه و عامل شناخت ميتوان ياد كرد. اين نوع نگرش متأثر از تفكر قرآني است كه در آن از واحدهاي جمعي به عنوان عامل شناسايي آنها ياد ميشود و آمده است: «خداوند شما را در گروهها و قبايل و ملتهاي مختلف قرار داد تا از هم بازشناخته شويد»

امام خميني (ره) اما در عين پذيرش تكثر و تعدد گروههاي اجتماعي، اقوام، قبايل و عشاير همواره نژاد پرستي، گروه گرايي، قوم مداري و ملي گرايي را مورد انتقاد قرار داده و آن را «اساس بدبختي‌» و موجب تقابل گروههاي  مذكور ميدانند و ميفرمايند: «ملي گرايي، ملت ايران را در مقابل ساير ملتهاي مسلمين قرار ميدهد»

ايشان معتقدند بسياري از اين نوع دستهبندي ها ساخته استعمار است. امام خميني (ره) گرچه معتقدند كه تعلق به اين واحدهاي جمعي هويت ساز است، اما ايدئولوژي مبتني بر قوم مداري يا نژادگرايي و منطقه گرايي را بازي كودكانه و موجب بسياري از مشكلات جوامع بشري ذكر ميكنند. ايشان در مقابل، عناصر فكري و فرهنگي را عوامل اصلي هويت بخشي ميدانند و بر اين اساس از نوعي واحد اجتماعي مبتني بر فرهنگ، تحت عنوان «اُمّت‌» ياد ميكنند كه ميتواند پايهاي براي ايدئولوژي جمعي و هويت بخشي به انسانها محسوب گردد و از امت به عنوان يك واحد كلانتر ياد ميكنند كه ملتهاي مختلف را در بر ميگيرد و عامل انسجام، وفاق و وحدت ملتها، قبايل، نژادها و گروههاي اجتماعي مختلف ميباشد. به عبارت ديگر با وجود كليت خود، فروع مختلفي همچون ملتها، اقوام، نژادها، طوايف و گروههاي اجتماعي را در بر دارد .

بر اين اساس در يك جمع بندي كلي ميتوان گفت كه امام خميني (ره) واحدهاي اجتماعي موجود در جوامع را به عنوان يك واقعيت ميپذيرند و معتقدند كه هريك از اين واحدها هويتي را براي انسانها خلق ميكنند، اما هويت اصيل و با دوام، هويتي است كه مبتني بر مؤلفههاي فرهنگي و اعتقادي باشد .

 ب) عناصر هويت ملي در ايران از ديدگاه امام خميني (ره)

گفته شد كه امام خميني (ره) ملت را به عنوان يك واحد سياسي ـ اجتماعي در جهان معاصر به رسميت ميشناسند و آن را عامل شناسايي جوامع انساني از يكديگر ميدانند. بر همين اساس ايشان از هويت ايراني ـ اسلامي سخن ميگويند و خواستار تقويت و احياي آن ميگردند .

 در اين بخش از مقاله عناصر و اجزاي هويت ملي در ايران از ديدگاه امام خميني (ره)، بررسي و وزن عناصر مهم آن مورد ارزيابي و تبيين قرار ميگيرد .

واژه «هويت‌» سه بار در سخنان و دست نوشتههاي امام خميني (ره) و به صورت واژههايي همچون هويت ايراني ـ اسلامي و هويت اسلامي به كار رفته است. اما واژگاني كه به معناي هويت هستند، به طور گستردهاي در سخنان ايشان به كار رفته است. مفاهيمي همچون «ما» (در مقابل ديگري)، «خود»، «خودي‌»، «شرقي‌»، «ايراني‌»، «اسلامي‌» (در مقابل غربي) و يا «ملت ايران‌»، «مردم ايران‌» و «ايرانيان« 

در بررسي سخنان امام درباره »خود» و «ما» ـ به عنوان دو ركن هويت ملي ـ ميتوان به شاخصهايي كه از نظر ايشان عناصر سازنده هويت ملي ميباشند، اشاره كرد. ايشان در سخنان خود، بر اصطلاحاتي همچون »شخصيت ايراني ـ اسلامي‌»، «انسان اسلامي‌»، «آدم اسلامي ـ شرقي‌»، «موجود شرقي ـ اسلامي‌»، «مغز شرقي‌»، «انسان خودماني‌»، «انسان ايراني ـ اسلامي‌» و «مغز اسلامي ـ انساني‌» تأكيد دارند و معتقدند كه بايد براي تحقق آنها به عنوان «خود واقعي‌» كوشيد. به نظر ايشان اين «شخصيت ايراني ـ اسلامي ـ شرقي ـ انساني‌»، گم شده است و به جاي آن، «شخصيت غربي‌»، «انسان غربي‌»، «فكر غربي‌» و «مغز غربي‌» نشسته است .

مثلاً ايشان ميفرمايند: «به جاي يك موجود شرقي اسلامي، يك موجود غربي بر ما تحميل شده و خودمان را گم كردهايم. به جاي مغز شرقي، مغز غربي نشسته است... حالا طوري شدهايم كه ديگر خودمان هم نميتوانيم خود را بفهميم، خودمان را گم كردهايم، به جاي خودمان يك موجود غربي نشسته است

امام با نفي از خود بيگانگي، تمامي تلاش خود را براي معرفي «خود واقعي‌» به كار ميگيرند و در توصيف آن بر جايگزيني «انسان ايراني ـ اسلامي‌» و «انسان خودماني‌» به جاي «انسان بيگانه با خود» تأكيد دارند .

آنچه كه از محتواي سخنان امام خميني (ره) ميتوان دريافت، اين است كه منظور ايشان از اين «خود» نوعي «خود فرهنگي‌» است كه مركزيت آن را يك فرهنگ اسلامي ـ انساني تشكيل ميدهد. وقتي ايشان از شرق سخن ميگويند در واقع شرق را منشأ فرهنگ اسلامي ميدانند و معتقدند: «شرق يك فرهنگ اسلامي دارد كه مترقيترين فرهنگ است، با اين فرهنگ اسلامي بايد تمام احتياجاتش را اصلاح كند و دستش را پيش غرب دراز نكند

و يا در جاي ديگر ميفرمايند: «مكتب بزرگ اسلام كه در شرق است، شرق او را گم كرده است، تا شرق اين مكتبرا پيدا نكند و نفهمد كه مكتبش چه است و خودش چه است و خودش هم يك موجودي است و كشورش هم يك كشوري است، نميتواند با غرب مقابله كند ».

بنابراين به نظر ميرسد در ديدگاه امام خميني (ره) عنصر اصلي و كليدي هويت ملي ايرانيان، فرهنگ اصيلاسلامي است كه فرهنگي انساني، سالم و مستقل است و توانايي ساختن انسانهايي مستقل و كشوري قدرتمند را دارد .

امام خميني (ره) بر خلاف كساني كه بر عناصري همچون نژاد، سرزمين، رنگ و جنس تأكيد ميكنند، معتقدند كه: «اساساً فرهنگ هر جامعه، هويتو موجوديت آن جامعه را تشكيل ميدهد .

بر اين پايه، ايشان فرهنگ را بالاترين و والاترين عنصري ميدانند كه در موجوديت جامعه دخالت دارد و با انحراف فرهنگ، هويت جامعه دچار آسيب جدي ميشود و با ارتزاق فرهنگ مخالف، هويت جامعه مستهلك شدهو موجوديت خود را از دست ميدهد .

 ج) اهميت شناخت و احياي هويت ملي از ديدگاه امام خميني (ره)

امام خميني (ره) شناخت و احياي هويت ملي را رمز استقلال و قدرت كشور و مانعي در راه گسترش سلطه قدرتهاي جهاني ميدانند. وي همواره تأكيد دارند: «هيچ نحو استقلالي حاصل نميشود الا اينكه ما خودمان را بشناسيم‌». در جاي ديگر ميگويند: «ما تا تمام حيثيت خودمان را نفهميم، نفهميم كه چه بوديم، ما در تاريخ چه بوده و چه هستيم، چه داريم، تا اينها را نفهميم، استقلال نميتوانيم پيدا كنيم‌» و يا «هيچ ملتي نميتواند استقلال پيدا بكند الا اينكه خودش، خودش را بفهمد، مادامي كه خودشان را گم كردند و ديگران را جاي خودشان نشاندند استقلال نميتوانند پيدا كنند ».

ايشان رمز قدرت و عظمت كشور را «بازگشت به خويشتن خويش» و «خودباوري‌» ميدانند و ميگويند: «بايد به خودمان اثبات كنيم كه ما هم آدميم، كه ما هم هستيم در دنيا، كه شرق هم يك جايي است، همهاش غربي نيست ،شرق هم يك جايي است كه خزائنش بيشتر از همه جا و متفكرينش بيشتر از همه جا بوده، طب از شرق رفته بهغرب، تمدن از شرق رفته به غرب، لكن تبليغات چه بوده است كه ما را به عقب زدند». بر اين اساس امام خميني (ره) بازگشت به خويش و احياي هويت ملي و تقويت آن را مهمترين عامل جهت حفظ قدرت و استقلال كشور و مانعي فرا راه هر گونه سلطه خارجي تلقي ميكنند و از آنجا كه به نظر ايشان عنصر اصلي هويت، فرهنگ است، شناخت و تقويت آن را مهمترين عامل حفظ موجوديت كشورها در مقابل جريان پر قدرت فرهنگي غرب و موج ايدئولوژي «غربي كردن‌» ميدانند .

 د) راهكارهاي احياي هويت ملي از ديدگاه امام خميني (ره)

امام خميني (ره) براساس گفتمان «خود» و «ديگران‌» به تبيين ويژگيهاي هويت اسلامي ـ ايراني ميپردازند و  راهكارهايي را براي احياي آن مطرح ميكنند. نخستين و مهمترين راهكار، نفي خود كاذب ميباشد كه اولين گام براي شناخت خود واقعي است. از ديدگاه امام، فرهنگ منحرفانهاي از غرب، شرق، اسلام و ايران به جاي فرهنگ واقعي و اصيل اسلامي ـ انساني ما نشسته است و هويت كاذبي را براي ما به وجود آورده است و اولين گام در جهت هويتي اصيل، روي آوردن به فرهنگ اسلامي ـ انساني است. به نظر ايشان: "ما آن چيزي را كه داشتيم كنار گذاشتيم، آن چيزي هم كه آنها داشتند، نتوانستيم پيدا بكنيم. چيزي از كار درآمديم كه نه شرقي، نه غربي، نه اسلامي، نه اروپايي، نه هيچي؛ بله شرقي هستيم، به معناي همانشرقي استعماري، غربي هم هستيم به معناي همان غربي استعماري، بايد از اين حالت بيرون بياييم. مادامي كه اين فرض را ما داريم، اين فرض نميگذارد يك حال صحتي براي ما پيدا شود. از اين مرض بايد بيرون بياييم"

همچنين ايشان ضمن تأكيد بر صدمه ناشي از اين فرايند به عنوان بزرگترين آسيب به قدرت ملي ميافزايند: «آنها كوشش كردند كه شخصيت ما را از ما بگيرند و به جاي شخصيت ايراني و اسلامي يك شخصيت وابسته اروپايي، شرقي و غربي، به جايش بگذارند» كه به نظر امام ويژگي اصلي اين نوع شخصيت «ابراز ناتواني خود» و «نيازمندي به ديگران‌» ميباشد .

ايشان غرب زدگي را بعد ديگري از اين "خود كاذب"ميدانند و نفي آن را جهت احياي هويت واقعي ضروري ميشمارند. غرب زدگي از ديدگاه ايشان نوعي خودباختگي و نوعي" شستشوي مغزي" است كه فرد را از ياد ميبرد و يا هيچ ميانگارد و همه چيز را در غرب ميبيند. به نظر ايشان شخص غرب زده خودش نيست و نميتواند ادراك كند كه خودش هم فرهنگي دارد و يا تواناييهايي دارد. لذا تحول انسانها و دگرگوني اين فرهنگ از جمله راهكارهاي مهم ديگر، جهت احياي هويت ملي است .

امام، آشنايي با معارف و تبليغ فرهنگ خودي و تواناييهاي بومي را از جمله راهكارهاي ديگر بر ميشمارند. به نظر ايشان آگاهي به اينكه شرق خودش فرهنگ غني دارد، طوري كه فرهنگ او صادر ميشده است و غربيها از آن استفاده ميكردند، ميتواند از اهميت خاصي برخوردار باشد. وي در اين مورد به معرفي مشاهير شرق، طب، فلسفه، دانشمندان و بزرگان شرق تأكيد دارند و معتقدند: «يك مملكت اگر بخواهد مستقل بشود چارهاي ندارد جز اينكه اين تفكر را كه ما بايد از خارج چيز وارد بكنيم  را از كلهاش بيرون كند» و يا: «شرق بايد در غرب را ببندد، در غرب را به روي خودش ببندد، تا غرب راه به اين جا دارد، شما به استقلال خودتان نميرسيد.» و در نهايت نيز تكيه بر فرهنگ اسلام، مبارزه با غرب زدگي و ساختن انسان هاي مستقل را مورد تأكيد قرار ميدهند و ميگويند: «بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب زدگي مبارزه نماييد و روي پاي خودتان بايستيد و بر روشنفكران غرب زده و شرق زده بتازيد و هويت خود را دريابيد.» تأكيد ايشان بر فرهنگ اصيل اسلامي به معناي فرهنگ عقلاني انساني اسلام، راه را براي تصور معقول و واقع بينانهتري از هويت ملي باز ميكند. اين نوع نگرش به هويت، در واقع محوري را به وجود ميآورد كه ضمن طرد عناصر غير عقلاني تمدنهاي ديگر، قابليت گفتگو و بهرهمندي متقابل از عناصر فرهنگهاي ديگر را فراهم ميآورد. به همين دليل امام خميني (ره) تأكيد داشتند كه: "اسلام با هيچ تمدني مخالف نيست... همه مظاهر تمدن را انبياء قبول دارند... ما مخالف با ترقيات نيستيم..."

تأكيد ايشان بر محور بودن فرهنگ انسان گرا و عقل گرا به عنوان فرهنگ ايراني ـ اسلامي، وجه ديگر تفكر امام محسوب ميشود كه در نتيجه آن امام را از غرب زدگي و غرب ستيزي دور كرده و به متفكري نقاد و گزينشگر در ارتباط با غرب و تمدنهاي ديگر تبديل ميكند .

 

واحد پژوهش"اردبیل مهد تشیع"
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars
Starts: 10/16/2017 12:14:25 PM
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


‣چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
1395/04/14 چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
ادامه
امسال نيز سفارتخانه رژيم صهيونيستي در باکو همانند ...
‣20 ژانویه نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
1394/01/15 20 ژانویه  نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
ادامه
تاریخ ملتها پر است از مبارزاتی که در راه رسیدن به ...
‣پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
1394/01/15 پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
ادامه
به بهانه 9نوامبر "روز ملی پرچم" در جمهوری آذربایجا ...
‣دو اشتباه فاحش قومگرایان
1394/01/15 دو اشتباه فاحش قومگرایان
ادامه
دو اشتباه فاحش قومگرایان از زبان دکتر عباس جوادی
‣دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
1394/01/15 دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
ادامه
در قرارداد گلستان مطلقاً از «آذربایجان» نام برده ن ...
‣سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
1394/01/15 سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
ادامه
شایعات حاکی است، خود حاکمیت در مساله اتحاد وهابی‌ ...
‣ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
1394/01/15 ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
ادامه
تحلیلی/ "اردبیل مهد تشیع"؛ این شرکت از حساب ثروتی ...
‣اعمال شب و روز عید فطر
1394/01/15 اعمال شب و روز عید فطر
ادامه
شب اول از جمله لیالی شریفه است و در فضلت و ثواب عب ...
‣هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
1394/01/15 هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
ادامه
شیعیان آذربایجان که فرمانروایانشان از روزگاران درا ...
ارسال نظر درباره مطلب

ارسال
SiteMap