دوئل سرنوشت؛ رويارويي اسلام سنتي و سلفي‌گري افراطي در قفقاز شمالي

در ۲۵ اوت ۱۸۵۹ مهم‌ترین پیروزی‌ در سلسله تكاپوهاي نظامي دست‌كم پنج دهه‌اي امپراتوري تزاري برای تصرف قفقاز شمالی رقم خورد و شیخ شامل داغستانی پس از ۳۰ سال فرماندهی نبردهای خونین علیه استعمار روسي تسلیم سپاهیان الکساندر دوم شد. با اشغال مناطق غربي قفقاز در ۱۸۶۴ سلطه جغرافيايي روسيه بر سراسر قفقاز تكميل شد. چیرگی‌ای که البته هیچ‌گاه كاملا محقق نشد و در بزنگاه‌های تاریخی نظير انقلاب ۱۹۱۷ و برآمدن شوروی، جنگ دوم بین‌الملل و نگرانی‌های امنیتی مسکو از چچن‌ها و اینگوش‌ها و...، فروپاشی شوروی و ناآرامی‌های پس از آن، جنگ‌هاي چچن و پيامدهاي آن از جمله شكل‌گيري امارت خودخوانده اسلامی قفقاز، همواره به چالش کشیده شد. چالش‌هايي كه ماهيت و سمت‌وسوي آن‌ها در ۱۴۵ سال اخير دچار دگرديسي‌هايي بزرگي شده است. 

در حالي‌كه شيخ شامل داغستانی در جايگاه یکی از پيشوايان اسلام سنتي منطقه، جهاد را ابزار حفظ کیان و استقلال در مواجهه با نیروی سلطه‌جوی بیگانه می‌یافت و از حمایت حداکثری سكنه محلي بهره‌مند بود و رشادت‌هاي وي و نيروهايش آنها را در انظار دشمنانشان نيز محترم و الهام‌بخش مي‌نمود، سرکردگان امارت قفقاز و اسلاف ایشان در جریان‌های وهابی منطقه ضمن مبارزه با دولت روسيه، از معنا نداشتن مرزها سخن گفته و با داشتن ارتباطات وثیق با شبکه‌های بین‌المللی تروریستی نظیر القاعده و برخورداری از پشتوانه‌هاي خارجی، افراط‌گرايي و خشونت را سرلوحه تكاپوهاي خويش قرار داده و تصوير اسلام را دست‌كم در اذهان مردم روسيه مخدوش ساخته‌اند و در عين عدم بهره‌مندي از اقبال بومی، اما به واسطه برخورداري از امكانات تبلیغی و مالی گسترده و بهره‌گیری از زمينه‌هايي كه از برهم‌نهي مولفه‌هاي متداخل داخلي و خارجي در منطقه پديد آمده‌اند برای خود عرصه بازی و فضای حیاتی ایجاد كرده‌اند و در سطح كنشگر فرامنطقه‌اي نيز ظاهر شده‌اند. 

اسلام سنتی قفقاز شمالی 

اسلام در قرن هفتم میلادی و در پی سقوط امپراتوری ساسانی راه خود را به سوی نواحی مختلف قلمرو حکومت فروپاشیدۀ مزبور باز کرد و با فتح قلاع دربند در ۷۳۳ م توسط غازیان مسلمان، به دروازه قفقاز شمالی رسيد. روند گسترش اسلام در اين منطقه قریب هزار سال به‌طول انجامید. بر اساس منابع موجود از قرن یازدهم میلادی برخي جریان‌های تصوف در این منطقه فعال بوده و با حیات سیاسی و اجتماعی مردم محلي گره خورده بوده‌اند. تصوفي كه در مبارزات ضد بیگانه مردم قفقاز شمالي به رهبری شيخ منصور اشورمه و شيخ شامل در قرن نوزدهم، وجوه جهادی خویش را نیز به نمایش گذاشت. تا پیش از پیدا شدن سروکله وهابی‌ها در منطقه قفقاز شمالی در اواخر دهه هشتاد قرن بيستم میلادی، اغلب چچن‌ها پیرو طریقت قادریه بوده‌اند و در داغستان که بیش از سی قومیت در جغرافیایی کوچک در آن ساکنند، فرقه‌هاي نقشبندیه، شاذلیه و قادریه جریان‌های غالب بوده‌اند. در دوران شوروی فعالیت طریقت‌های متصوفه که از آن می‌توان به منزله اسلام سنتی و بومی قفقاز شمالي نام برد، ممنوع بود و شيوخ آن‌ها توسط حکومت مورد آزار قرار می‌گرفتند و در نتیجه یا از فعالیت دست شسته و یا به تکاپوهای زیرزمینی روی مي‌آوردند. در این دوران تداوم زنجیره‌ی مشايخ صوفی، مسأله‌ی جانشینی و واگذاری اجازه‌ی تبلیغ يا همان «اذن» كه از شیخ به شاگردان برجسته انتقال می‌یافت نیز در خفا و محرمانه صورت می‌گرفت. در نتیجه، این امر مهم اغلب در حضور شاهدان کم‌شمار و یا بدون حضور شهود انجام مي‌گرفت. پیامد این رویه ظهور شمار زيادي از شیوخ در دهۀ نود میلادی در دوران پس از فروپاشي شوروي و تبعا باز شدن تكاپوهاي مذهبي بود، شيوخي که هر یک، دیگری را به عدم دارا بودن اذن (اجازه) و تقلب در استفاده از عنوان «شیخ» متهم می‌کردند و تبعا در مورد شيوخ متوفي كه صدور اذن بدان‌ها نسبت داده مي‌شد نيز راهي براي آشكار شدن حقيقت نبود. از سوی دیگر قطع ارتباط میان مسلمانان و منابع اصیل اسلامی با تغییر خط از عربی به لاتین و سپس سیریلیک در اوایل حکومت شوروی و سياست‌هاي دين‌ستيزانه حكومت مزبور سبب شده بود که سطح آگاهي‌هاي مذهبی مسلمانان از شيوخ تا عامه مردم کاهش جدي پیدا کند و زمینه برای تحرکات مبلغانی که پس از فروپاشي از خارج شوروی پا در این محیط مساعد تبلیغ می‌گذاشتند بيش از پيش فراهم شود. 

سلفي‌گري افراطي در قفقاز شمالي 

به نظر می‌رسد که نابسامانی‌های ابتدای فروپاشی شوروی و عدم آگاهي و توجه مراکز تصمیم‌گیر و شاید کمبود اشراف مراکز نظارتی روسيه زمینه را برای تحرکات مخرب جریاناتی که افشاندن بذر سلفی‌گری افراطی را در زمین مساعد قفقاز شمالی مناسب یافته بودند فراهم كرد و با گشوده شدن پای مبلغان و جنگسالاران عرب وهابی نظیر الخطاب، عربي بارايف، ابوالوليد الغامدي، ابوحفص الاردني و... به منطقه قفقاز شمالی و مستقر شدن آنها در صف جدایی‌طلبان چچنی که در جنگ‌های دوره اول با روسیه به دنبال آرمان‌های استقلال‌طلبانه خویش و نه تحرکات افراط‌گرایانه مذهبی بودند، زمینه گسترش وهابیت در میان جدايي‌طلبان قفقاز شمالی آماده‌تر از‌ پیش شد. موضوعی که شاید در دوران مزبور با راهبرد نیروهای امنیتی روسیه مبنی بر به انحراف کشانیدن آمال استقلال‌طلبانه مر‌دم قفقاز شمالی در مسیر افراط‌گرایی سلفی و بدنام کردن جدایی‌طلبان در انظار مردم بومی و جهانیان هم‌سویی داشته و احتمالا تسهیل نیز شده است. البته باید توجه داشت که خطر جریانات وهابی در جمهوری‌هایی نظیر داغستان به سرعت آشكار شد و محدودیت‌های قانونی در برابر تحرکات سلفی‌ها در همان دهه نود میلادی و لو به‌شکلی غیربسنده ایجاد شد. چندی پیش یکی از نفوذی‌ها در سطوح بالای القاعده در افشاگری‌های خود مدعی شد که ایمن‌الظواهری در سال ۱۹۹۶ حين تلاش براي رفتن غيرقانوني به چچن در داغستان بازداشت و چند هفته در زندان بسر برد تا نهايتا با رشوه‌اي ده هزار دلاري آزاد شد. همين منبع ابوالوليد الغامدي را رابط بن‌لادن و خطاب در دهه نود معرفي كرده است، افشاگري‌هايي كه مويد گستردگی و سطح بالاي آمدوشدهای چهره‌های موثر و متنفذ افراط‌گرای سلفی در مناطق مسلمان‌نشین شوروی سابق از جمله قفقاز شمالی در دهه نود ميلادي است. ترور مفتی اعظم داغستان‌‏‎ محمد حاجي‏‎ ابوبكراف‌‏‎ در ۲۱ اوت ۱۹۹۸ که از مخالفان كليدي وهابی‌ها بود سپهر تیره‌ای را در افق جریانات مذهبی منطقه ترسیم کرد، چشم‌اندازی که به مرور محقق شد. زنجيره تشديد شونده حذف فيزيكي علما و چهره‌هاي اسلامي ميانه‌رو يا مخالف وهابيت، كه عمدتا نيز عناصري بي‌جايگزين بودند كار را بدانجا رساند كه در سال ۲۰۱۲ بيش از ده نفر از علما ترور شدند، یکی از مهم‌ترین سوءقصدها در ۲۸ اوت ۲۰۱۲ به مرگ سعید آتسایف، بزرگ‌ترین رهبر متصوفه داغستان و جانشین مفتی ابوبکراف توسط یک زن انتحاری اوکراینی‌الاصل وابسته به امارت قفقاز منجر شد. گفتني است که كشتار منتقدان و مخالفان صرفا یکی از شیوه‌های سلفی‌های افراطی در قفقاز شمالی براي پیشبرد فعالیت‌هایشان بوده است. مبلغان سلفی، كه امروزه عمده آن‌ها قفقازي‌هاي دانش‌آموخته مدارس وهابي هستند با بهره‌مندی از مشروعیتی که آ‌ن‌را از مدارس محل تحصیل خویش در عربستان سعودی و یا دیگر کشورهای صادرکننده سلفی‌گری اخذ کرده‌اند اسلام محلي را زیر سئوال می‌برند. عبادت‌های مردم بومي را غلط خوانده و آیین‌های مذهبی‌شان را پر اشکال دانسته و گرامیداشت اولياء و سوگواري‌ها براي درگذشتگان را شرك‌آلود خوانده و سبک زندگی سلفی را برایشان تجویز می‌کنند. از ناآگاهی‌های مذهبی مردمی که بخش عمده‌ای از آن‌ها تفاوت‌های میان تشیع و تسنن را نمی‌دانند سوءاستفاده کرده و بذر ضدیت با شیعیان را در بین این مردم می‌افشانند. يکي از منابع مهمي که در اشاعه افراط‌گرايي مذهبي در منطقه نقش دارند موسسه‌هاي به‌اصطلاح اسلامي بين‌المللي هستند. منشأ عمده‌اي از اين دست فعاليت‌ها «مجمع جهاني جوانان مسلمان» که دفتر مرکزي آن در عربستان سعودي قرار دارد، است. موسسه‌هاي سعودي «الحرمين»، موسسه خيريه «ابراهيم الابراهيم» و... هم در اين زمينه فعال بوده‌اند. 

در دو دهه اخير سلفی‌ها از فساد موجود در سطوح مختلف حاکمیتی جمهوری‌های قفقاز شمالی و عدم شناخت مناسب تصمیم‌گیران در مسکو از اسلام و جوامع قفقاز شمالی بهره‌برداری کرده و به جذب اقشار ناراضی و آسیب‌پذیر جوامع مزبور پرداخته و می‌پردازند. آن‌ها با پشتوانه سخت‌افزاري و نرم‌افزاري طیف گسترده‌ای از کشورهای عربی تا رقبای غربی مسکو، طراحی‌ها و برنامه‌هاي دامنه‌داري را در منطقه پیش می‌برند. تجربه نشان داده كه اشاعه سلفی‌گری بین مردمی که بنيان‌هاي تصوف در میان آن‌ها ضعیف‌تر از سایرین است سريع‌تر بوده است. چنان‌که در داغستان قوم آوار که دارای ريشه‌هاي تصوف مستحکم‌تری هستند در مقایسه با دارگین‌ها و یا لزگین‌ها کم‌تر تحت تاثیر تبلیغات وهابی‌ها قرار گرفته‌اند. آمار از گرايش دست‌كم ده درصدي مسلمانان روسيه به وهابيت حكايت مي‌كند كه تبعا اين درصد در قفقاز شمالي بالاتر است. 

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای وهابی‌ها در قفقاز شمالی تغییر دادن آرمان استقلال‌طلبی ملی جدایی‌طلبان چچنی در جنگ اول به وهابی‌گری ستیزه‌جو در جنگ دوم و از سال ۲۰۰۷ به این‌سو تشکیل امارت خودخوانده اسلامي قفقاز بوده است. کار بدان‌جا رسيده که نیروهای امارت قفقاز در سال ۲۰۱۲ سر از میدان جنگ در سوريه درآوردند و بخشی از آن‌ها به سرکردگی ابوعمر چچنی با ابوبکر البغدادی رئیس داعش بیعت کرده و ابوعمر چچنی چند صباحی ریاست بخش شمالی داعش را در سوریه عهده‌دار شد. هر چند بیعت مزبور در تناقض با بیعت قفقازی‌ها با داکو عمراف منجر به تضعیف و بركناري ابوعمر چچنی شد اما به‌خودی‌خود نشانگر كنش‌گری موثر شبه‌نظاميان قفقازی در فضای تروریسم بين‌المللي وهابی – تکفیری و خطر آن‌ها براي ساير مناطق پيراموني بود. اكنون داغستان كانون تكاپوهاي افراط‌گرايان سلفي قفقاز شمالي است و پس از كشته شدن داكو عمراف در مارس ۲۰۱۴، براي نخستين بار يك داغستاني (ابومحمد الداغستاني) سركردگي جدايي‌طلبان قفقاز شمالي را عهده‌دار شده است. 
مهدي حسيني تقي‌آباد
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars
Starts: 10/16/2017 12:14:24 PM
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


‣چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
1395/04/14 چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
ادامه
امسال نيز سفارتخانه رژيم صهيونيستي در باکو همانند ...
‣20 ژانویه نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
1394/01/15 20 ژانویه  نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
ادامه
تاریخ ملتها پر است از مبارزاتی که در راه رسیدن به ...
‣پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
1394/01/15 پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
ادامه
به بهانه 9نوامبر "روز ملی پرچم" در جمهوری آذربایجا ...
‣دو اشتباه فاحش قومگرایان
1394/01/15 دو اشتباه فاحش قومگرایان
ادامه
دو اشتباه فاحش قومگرایان از زبان دکتر عباس جوادی
‣دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
1394/01/15 دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
ادامه
در قرارداد گلستان مطلقاً از «آذربایجان» نام برده ن ...
‣سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
1394/01/15 سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
ادامه
شایعات حاکی است، خود حاکمیت در مساله اتحاد وهابی‌ ...
‣ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
1394/01/15 ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
ادامه
تحلیلی/ "اردبیل مهد تشیع"؛ این شرکت از حساب ثروتی ...
‣اعمال شب و روز عید فطر
1394/01/15 اعمال شب و روز عید فطر
ادامه
شب اول از جمله لیالی شریفه است و در فضلت و ثواب عب ...
‣هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
1394/01/15 هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
ادامه
شیعیان آذربایجان که فرمانروایانشان از روزگاران درا ...
ارسال نظر درباره مطلب

ارسال
SiteMap