مقدمه:

آنچه محضر خوانندگان عزیز عرضه می شود برداشتی است از سخنرانی حضرت آیت الله عاملی در مورخه 87/1/27 که به همت "اردبیل مهد تشیع"مکتوب و نشر گردیده است،امید است سخنان معظم له روشنی بخش راه هدایت و حقیقت ما قرار گیرد.

با مناسبت در مورد اندیشه هایی که موجب ایجاد نفرت وتعصب هستند، بحث را شروع کردیم. اینها امنیت بشریت را هدف گرفته اند شاید کم باشد افکار و اندیشه ای مثل اندیشه ناسیونالیسم، که اینقدر در بین ابنای بشر نفرت ایجاد کند.

     چه زمانی این اندیشه وارد حوزه تمدن اسلامی شد، خیلی دردناک است خیلی غم انگیز است. هر گاه این اندیشه در عالم اسلام پا گرفت، در ادوار مختلف، در بین اقوام مسلمان نفرت و بدبینی ایجاد کرد. قطعا اگر این اندیشه در حوزه تمدن اسلامی پدیدار نمی شد وضع ما اینگونه که هستیم، نبود. این وضعیتی که ما داریم نتیجه آن شکاف و نفرت های عمیقی است که عالم اسلام را تکه تکه کرد.

    توان و قدرت اندیشه ناسیونالیسم در ایجاد نفرت فوق العاده است. نظیر آن را هفته پیش خودتان مشاهده کردید. یک نمونه را در اسرائیل، یک خاخام یهودی به زبان آورد، یکی را هم یک شخصیت آذربایجانی در یکی از کانالها به زبان آورد. اعتقاد من این است که این دو اظهارنظر هر دو اهانت به بشریت است. اولی را خاخام یهودی اعلام کرد که؛ "یک قطره خون ریخته یهودی برابر هزار عرب است،" قطره خون او از هزار عرب ارزشمندتر است! یک خاخام بنام «مردخای الیاهو» خاخام اعظم اسبق اسرائیل  به حکومت اسرائیل دستور می دهد هر گاه که خون یک یهودی ریخته می شود، باید برای او یک شهرک یهودی بسازیم. عجیب این است که می گوید ما یهودیان، کتاب فقهی بنام «گمارا» داریم که در این کتاب می نویسد: اگر غیر یهود از ملت اسرائیل نقره قرض کند باید موقع برگرداندن طلا بدهد چون این نژاد برتر است و این حکم فقهی و حقوقی را از آن کتاب فقهی استخراج می کند، که یک قطره خون یهودی از هزار عرب برتر است! دنیا الان اینجور شده است. اینها را باید بیشتر بحث کنیم.

    مورد دوم را یکی از مسئولین دولتی آذربایجان می گوید. حرفهایی که انسان از گفتنش هم چندشش می شود. در حرفهایش مفصل به قرآن و اسلام اهانت کرده است، به دین و روحانیت اهانت کرده است. با  کانالی که جریان ناسیونالسیم را خیلی افراطی دنبال می کند مصاحبه کرده و به قرآن ایراد گرفته و گفته است: قرآن که می گوید انسانها از آدم خلق شده اند، آدم نیز از خاک خلق شده است، پس همه با هم برابرند. این طور نیست و حرف قرآن از لحاظ علمی اشتباه است! چونکه انسانها یک جور خلق نشده اند (ای کسانی که تعصب دارید شما را به خدا قسم می دهم تعصب را کنار بگذارید و با حریت گوش کنید. این حرفها همه در ترکیه ساخته شده و به دهان اینها گذاشته شده است). می گوید ملتها یک جور ساخته  نشده اند بلکه نژاد ما "ویژه "درست شده است!

وقتی می پرسی که نژاد شما چطور ساخته شده است؟ می گوید علم ثابت می کند نژاد ما مخصوص است. این طور که؛ از آسمان بر آب نور تابیده شد و آب حامله گشت و از آب اُغوز درست گردید، اُغوز را هم باد آرام آرام به سمت سایه درختی هل داد و اینطور بود که نژاد ما درست شد، یعنی نژاد ترک! در نتیجه علم ثابت می کند که نژاد ما نژاد زمینی نیست بلکه آسمانی است. ما در آسمان در محضر خدا بودیم از آنجا به پایین آمدیم و لذا به ما می گویند ترک آسمانی! در روی زمین فقط ـ انحصاراـ به ما سربازهای خدا می گویند.

معنای این چیست؟ معنایش این است که خدا هم دچار تبعیض نژادی شده است! خدای متعال هم موقع خلق بشر طبقه بندی کرده است، مصیبت اینجاست که همین آموزشها را در مدرسه به کودکان یاد می دهند، او هم با توقع یک امتیاز ویژه بزرگ می شود، با یک تعصب عجیب و وحشتناک که باعث می شود به اقوام دیگر با نفرت نگاه کند و این طور دنیا به آتش کشیده خواهد شد. کدامیک از قلدرها و سفاکان دنیا از این اندیشه بدشان می آید؟ اینها همین را می خواهند.

    بقیه حرفشان عجیب است، می گویند همانطوریکه ما خودمان فرق می کنیم نژاد و خاک ما هم فرق می کند، چون خدا موقع دادن سهم خاک ملتها، بعد از دادن سهم هر ملت نوبت که به ما رسید گفت: باید به شما خاک ویژه بدهم! چه کرد؟ سهم خودش را به ما داد، خاک ما سهم خداست به همین خاطر فقط در دنیا خاک ما مقدس است.

 فلسفه این حرفها چیست؟ این حرفها خیلی جالب است چرا اینها به این حربه متوسل می شوند، می خواهند چه کار کنند. این نشانه بن بست یک اندیشه است که با انگیزه های واقعی نمی تواند به میدان بیاید و لذا این خوابها را می بیند

.می گوید خاک ما مقدس است! وای به حال آن ملت که دفاع کننده آن ملت این طور باشد. اگر خاک تو مقدس است پس چرا آن را دودستی به ارمنی دادی؟ اگر خاک تو سهم خداست و تو سرباز خدا هستی و شکست خوردی پس آبروی خدا را بردی! البته ملت آذربایجان حسابشان جداست. حساب مسلمانان جداست. اگر کار دست مسلمانان باشد با فتوای جهاد مراجع خاک قره باغ را در عرض چند روز از لوث ارمنی ها تطهیر می کنند. اما این را آمریکا نمی خواهد الان دنیا با این اندیشه می چرخد.

    وقتی آن خاخام این حرف را به زبان می آورد آمریکا هم عملاً آن را اجرا می کند. الان آمریکا بی میل نیست این اندیشه را به کانالهای ماهواره ای بکشاند و بحث کرده رونق بخشد. چون دزدان بزرگ دنیا با این اندیشه ها مردم را دچار اشتباه کرده، دنیا را غارت می کنند. الان آمریکا عملا دنیا را روی تبعیض نژادی می چرخاند. حاضر است غزه با یک میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت با مرگ تدریجی از بین برود ولی خون یک سرباز اسرائیلی نریزد.  اسم نلسون ماندلا را در لیست تروریست ها نوشته است، چرا؟ چون که  بر علیه نظام تبعیض نژادی آفریقای جنوبی که سفیدپوستان را برتر از سیاهان می دانست، مبارزه کرده است. خیلی جالب است که همسر ماندلا وقتی به کانادا سفر می کند بدلیل مبارزه وی علیه نظام تبعیض نژادی اجازه ورود به کانادا را نمی دهند. این در حالی است که کشور کانادا در مورد نقض حقوق بشر در ایران مدام ایراد می گیرد.

    آیا سفید از سیاه بالاتر است؟ (شما را به خدا قسم می دهم این اندیشه ها را با اندیشه های نورانی اسلامی مقایسه کنید). پیامبر (ص) فرمود: «النّاسُ کَاسنانِ المُشط». حضرت فرمود: «دانه های شانه چطور در یک ردیف اند بشر هم در یک ردیف و با هم برابر است. یکی بگوید من سفیدم یکی بگوید من سیاهم، یکی بگوید من زردم، یکی بگوید من آریایی ام، یکی بگوید من سومری ام، اینها حرف بی خودی است. اگر این تفکرات رواج یابد سنگ روی سنگ بند نمی آید. چه فرمایش نورانی است. به زیبایی این حدیث توجه کنید، که دین ما می فرماید همه بشر خانواده خداست^[1]. خدا بزرگ این خانواده است. خدایا در این خانواده به چه کسی بیشتر حرمت قائلی؟ به همه با یک چشم نگاه می کنی؟ می گوید نه. خدا می گوید من هم به یک عده ای عنایت خاصی دارم. آنها چه کسانی هستند؟

«الخَلقُ کُلهُ عَیالُه وَ اَحبّ الیه اَنفَعُ للنّاس^[2]»

    از همه زیباتر در محضر خدا آن کسی است که بیشتر به مردم خدمت کرده، بیشتر از دست دردمندان گرفته باشد. چقدر خودت را برای راحتی بشریت فدا کردی؟ خدا می گوید من مشتری اینها هستم. به این می گویند حرف انبیاء، انشالله خدا ما را از این معارف دور نسازد.

     بحث اصلی ما این است که اندیشه ناسیونالیسم در طول تاریخ چه زمانی وارد تفکرات اسلامی شد؟ ابتدا بعد از پیامبر بود که اندیشه برتری عرب خودش را نشان داد و در تمامی مناسبتهای اجتماعی بر برتری عرب بر غیر عرب صحه گذاشته می شد. البته غیر عرب هم ساکت نماند و  مقاومت نشان داد.

    دومین جریان ناسیونالیسم که وارد جریان اسلام شد، بنام «شعیبیون» بود. شعیبیون یک عده بودند در عالم اسلام که بر علیه عرب ایستادند، اعتراض کردند که چرا شما ما را تحقیر می کنید؟ چرا ما را حقیر می شمارید؟ چرا حقوق اجتماعی ما را انکار می کنید؟ در نتیجه در عالم اسلام کشمکشی پدیدار شد و حکومتها هم از این جریان استفاده کردند.

     ان شاالله در فرصتهای بعدی بحث می کنیم که مامون در دربار خودش به شعیبیون مجال دادتا بر علیه عرب کتاب بنویسند چون به نفع او بود. خدا امت اسلامی را همیشه آگاه نگه دارد.