تعصب در آیات و روایات (2)

"اردبیل مهد تشیع" ؛  وارد این بحث شده ایم که تعصب یکی از عوامل اصلی در از بین رفتن امنیت بین ادیان است، امنیت بین اقوام را نیز همین تعصب خراب می کند .

 قدرت تخریبی تعصب فوق العاده است. امکان ندارد که یک نظام تربیتی یا یک مکتب اعتقادی در برنامه تربیتی خود نسبت به این مسئله بی تفاوت باشد. قرآن در این باب حرف دارد، آقا رسول الله (ص) در این باب حرف دارند.

     جلسه گذشته برخی از آیات قرآن در این زمینه را بحث کردیم، اما آقا رسول الله (ص) قولاً و عملاً در این باب سنگ تمام گذاشته است، حضرت خواسته اند یک فرد مسلمان را بگونه ای پرورش دهند، که آن فرد حق محور بوده و تحت تاثیر تعلقات قرار نگیرند. «اللهم أرنا الحَق حَقاً و ارزُقنا اتِباعَه وَ أرنا الباطِلَ باطِلاً وَ ارزُقنا اجتِنابَه[1]»، آقا رسول الله (ص) چه سخن با عظمتی گفته اند؛ خدایا حق را برای ما حق بنمایان و ما را تابع حق قرار ده، باطل را در نظر ما باطل نشان ده و ما را از باطل دور کن.

     انسان در این زمینه با دو مشکل مواجه است؛ گاهی نمی داند که یک امر حق است، اینجا مشکل، مشکل جهل است، و چنین فردی احتیاج به تعلیم دارد. اما گاهی می داند که یک امر حق است، ولی هوا و هوس و امیال اجازه نمی دهد که در برابر حق خاضع باشدکه در اینجا به تزکیه احتیاج دارد.

انبیا هم برای «یعلمهم» و هم برای «یزکیهم» آمده اند. در یک دست «یعلمهم» دارند که به افرادی که نمی دانند تعلیم می دهند و در دست دیگر «و یزکیهم»، برای آنکه می داند اما نفس و قوای نفسش در طغیان است،انبیاء چنان تربیت می کنند که فرد حاکم بر نفس خود بوده و در برابر حق تسلیم باشد.

    آقا رسول الله (ص) در برابر تعصب عملا حساسیت نشان داده اند. اعراب وقتی که ناراحت یا عصبانی می شوند عبایشان به زمین کشیده می شود، آقا رسول الله (ص) در سه موقعیت از شدت ناراحتی عبایشان بر زمین کشیده شده است، یکی در غزوه خیبر بود که از بالای قلعه نیزه و تیر پرتاب می شد، حضرت آمدند که با آنها صحبت کنند، اما حرفهایی رد و بدل شد که هنگام بازگشت، حضرت عبایشان به زمین کشیده می شد(این مطلب در تواریخ نقل شده نه در روایات، که فعلا با این کاری نداریم.)

    دوم در مورد کج فهمی های دینی بوده است، زمانی که برخی از زنان مسلمان به محضر حضرت رسیده و گفتند که یا رسول الله (ص) شوهران ما قصد دارند که شبها را بیدار مانده و روزها را روزه بگیرند و با ما نیز مراوده نداشته باشند،(ظهور یک کج فهمی دینی)  در روایت آمده است که حضرت با شنیدن این حرف بلند شدند اما عبایشان به زمین کشیده می شد. حضرت پیامبر (ص) در مسجد به منبر رفته و فرمودند که؛ در دین من چنین چیزی وجود ندارد که باید تمام شب را بیدار ماند، من پیامبر قسمتی از شب را استراحت می کنم، اینطور نیست که همیشه باید روزه  گرفت و از حلال الهی دوری کرد، حضرت تذکر دادند.

     اما سومی در مورد تعصب است. خداوند متعال چندین طایفه را بخاطر بعضی ویژگی هایشان ماخذه خواهد کرد، اعراب را هم بخاطر تعصب ماخذه می کند. وقتی تعصب قومی و قبیله ای اعراب دیده شده، آقا رسول الله (ص) عبایشان از شدت ناراحتی به زمین کشیده شده است. شخصی است به نام «قیس بن مطاطیه»، در جمعی نشسته است که همه عرب اند اما سه نفر غیر عرب هم حضور دارند، یکی سلمان که اهل فارس است، یکی صهیب که اهل روم است و یکی هم بلال است که حبشی می باشد. اینجا این فرد(قیس بن مطاطیه) بلند شده و اهانتی کرد ، او گفت: که اوس و خزرج به پیامبر کمک کرده اند، این کیست که به این مقام رسیده است؟ (منظورش سلمان بوده است). وقتی قیس  این اهانت را می کند، معاذ او را گرفته و به محضر پیامبر  (ص) آورد و گفت: یا رسول الله (ص) این فرد به سلمان چنین اهانتی کرده است. حضرت با شنیدن این سخن به شدت ناراحت می شوند. همین که مرزبندی قومی پیش می آید حضرت عصبانی شدند. هر کس امت اسلامی را به مرزبندی قومی بیاندازد مغضوب پیامبر است. حضرت بلند شدند در حالیکه عبا روی زمین کشیده می شد. بالای منبر رفتند، مردم در مسجد جمع شدند،  در اینجاحضرت به مطالبی اشاره کردند که فوق العاده است. حضرت فرمودند:" خدا یکی است، پدر همه ما هم یکی است و همه از آدم (ع) خلق شده ایم. عربیت برای شما نه مادر است و نه پدر." یعنی این زبانی که صحبت می کنید هویت شما نیست، حضرت می فرماید :عربیت یک زبان است که هر کس با این زبان سخن بگوید، عرب محسوب خواهد شد؛ اما پدر یا مادر (اصل و نسب) هر فرد زبان او نیست.

     شبیه این قضیه در زمان حضرت امیر (ع) هم اتفاق افتاده و عبایشان به زمین کشیده شده است.

 زمانیکه حضرت خلیفه نبودند، بعد از پیامبر موالی گرد حضرت جمع شدند،  عرضه داشتند: یا علی در زمان پیامبر سهم ما با اعراب از بیت المال یکسان بود، اما الان سهم ما را کم کرده اند. پیامبر برای سلمان از بین اعراب همسر انتخاب کرد، برای بلال از بین اعراب همسر انتخاب کرد، اما اینها از ما همسر انتخاب می کنند، ولی حاضر نیستند که به عجم، دختر برای همسری بدهند.

     امیر (ع) به میان اعراب می آید و با آنها صحبت می کند، اما اعراب اعتراض می کنند و می گویند یا ابالحسن ما ابا کرده ایم که عجم و عرب در یک ردیف قرار گیرند. پیامبر هنوز تازه رحلت کرده اند که این فکر و ذهنیت در عالم اسلام پدیدار شده است، معلوم است که آخر کار به کجا کشیده می شود. در روایت هست که امیر (ع) از بین آنها خارج شدند اما چنان با عصبانیت و غضب خارج شدند که عبایشان به زمین کشیده می شد. حضرت به میان عجم آمدند و گفتند که اینها شما را با یهود و نصارا یکی گرفته اند، از شما زن می گیرند اما به شما زن نمی دهند. آن اندازه که خودشان از بیت المال برداشت می کنند به شما از بیت المال پرداخت نمی کنند. حضرت فرمودند که؛ بروید و تجارت کنید که خداوند متعال به کار و کسب شما برکت می دهد، یعنی اگر قدرت مالی تان بالاتر برود از این تحقیری که نسبت به شما صورت می گیرد خارج خواهید شد.

    در روایت نقل شده است که یکی از اصحاب مهم آقا رسول الله (ص)، خطاب به سلمان گفت که حسب و نسب تو چیست؟ سلمان فورا متوجه شد که این فرد قصد دارد دعوای عرب و عجم راه بیاندازد، بلافاصله متوجه شد که این شخص درصدد مرزبندی قومیتی است. سلمان جواب می دهد: من گمراه بودم اما بدست پیامبر (ص) هدایت شدم، محتاج بودم که بدست پیامبر (ص) غنی شدم و برده بودم که بدست پیامبر (ص) آزاد شدم، حسب و نسب من این است. علیرغم این جواب شخصیت سلمان در بین حاضرین شکسته شد، به نزد رسول الله (ص) رفت و شکایت کرد که یا رسول الله (ص) اصحاب شما با من اینطور صحبت می کنند. حضرت (ص) بلافاصله به میان اصحاب آمدند و گفتند: ای قریش! حسب و نسب یک مرد زبان او ویا نژاد او نیست، بلکه حسب و نسب یک مرد دین و مروت اوست. هر چقدر که انسانیت و مروت داشته باشی همان حسب و نسب توست. سپس این آیه را قرائت کردند: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى‏ وَجَعَلْنَكُمْ شُعُوباً وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُواْ[2]» (حجرات 13)؛ اختلاف های قومی بخاطر تعصب نیست، بخاطر تفاخر نیست، بخاطر خرد کردن هم نیست، بخاطر اضاعه حقوق همدیگر نیست، «لِتَعارَفوا» برای این است که همدیگر را بشناسید. بعد از شناخت همدیگر، بعد از تعارف، تعاون خواهد آمد و بعد تألف و الفت خواهد آمد. خداوند در ادامه می فرماید: «انّ اکرمکم عند الله اتقیکم»، که احسن حدیث و موعظه هاست.

 

 



[1] . ترجمه : پروردگارا حق را آنگونه که هست به ما بنمایان و پیروی آن را بر ما ارزانی بدار، و باطل را آنگونه که هست بر ما بنمایان و اجتناب از آن را بر ما ارزانی بدار.

[2] . ترجمه آیه :  اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد.

واحد پژوهش"اردبیل مهد تشیع"
Date published: 12:00
10 / 10ScaleMaximum stars
Starts: 10/16/2017 12:14:27 PM
Ends: Duration:
P.O. Box:
Ardabil,
Iran


‣چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
1395/04/14 چرا برای نخستین بار در باکو و نارداران، تجمع روز قدس برگزار نشد؟
ادامه
امسال نيز سفارتخانه رژيم صهيونيستي در باکو همانند ...
‣20 ژانویه نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
1394/01/15 20 ژانویه  نمود عینی شکست ایدئولوژی مارکسیست
ادامه
تاریخ ملتها پر است از مبارزاتی که در راه رسیدن به ...
‣پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
1394/01/15 پرچمدار جمهوری آذربایجان چه کسی می تواند باشد؟
ادامه
به بهانه 9نوامبر "روز ملی پرچم" در جمهوری آذربایجا ...
‣دو اشتباه فاحش قومگرایان
1394/01/15 دو اشتباه فاحش قومگرایان
ادامه
دو اشتباه فاحش قومگرایان از زبان دکتر عباس جوادی
‣دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
1394/01/15 دروغهای بزرگ دربارة آذربایجان (1)
ادامه
در قرارداد گلستان مطلقاً از «آذربایجان» نام برده ن ...
‣سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
1394/01/15 سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
ادامه
شایعات حاکی است، خود حاکمیت در مساله اتحاد وهابی‌ ...
‣ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
1394/01/15 ناگفته هایی از شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR)
ادامه
تحلیلی/ "اردبیل مهد تشیع"؛ این شرکت از حساب ثروتی ...
‣اعمال شب و روز عید فطر
1394/01/15 اعمال شب و روز عید فطر
ادامه
شب اول از جمله لیالی شریفه است و در فضلت و ثواب عب ...
‣هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
1394/01/15 هویت اسلامی؛ عامل وحدت اقوام قفقاز(1)
ادامه
شیعیان آذربایجان که فرمانروایانشان از روزگاران درا ...
ارسال نظر درباره مطلب

ارسال
SiteMap