علم بدون تعهد و اخلاق هیچ و پوچ خواهد بود
ارسال شده در تاریخ: 1394/01/15 اخلاق
فرزند علامه جعفری به خاطره ای از سخنرانی علامه جعفری اشاره کرده و می گوید:
علامه جعفری اوایل انقلاب یک سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران داشت، آن زمان در دانشگاهها وضعیت نامناسبی بود برای همین من و دوستانم همراه پدر به دانشگاه رفته بودیم تا برای ایشان اتفاقی نیفتد، آن روز علامه 4 ساعت سخنرانی کردند و بسیار خسته شدند موقع رفتن بسیاری از دانشجویان اطراف ایشان را گرفتند و شروع کردند به پرسیدن سؤال.
در پایان همه رفتند و تنها من ماندم و دوستم، علامه و یک جوان دیگر که می خواست از پدر سؤال کند اما لحنش تند و تحکم آمیز بود به طوری که پدر را تو خطاب میکرد و میگفت فلان حرفت غلط است وقتی آن جوان سؤال کرد علامه به شدت خسته شده بودند درب سالن را هم بسته بودند و جایی نبود که پدر بر روی آن بنشیند و استراحت کند به همین دلیل عبایش را بر روی زمین پهن کرد تا بتواند بنشیند و نشسته پاسخ آن جوان را بدهد.
علامه جعفری بر روی عبا نشست و به آن جوان عصبانی گفت بیا بنشین جوان تا جوابت را بدهم، چند بار گفت و آن جوان جوابی نداد بعد با حالتی خجالت زده به پدر نگاه کرد و گفت من جواب همه سؤالاتم را گرفتم، بعدها این جوان که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بود با پدر تماس گرفت و گفت آن تازیانهای که با اخلاقتان آن روز به من زدید همچنان دارد مرا در زندگی با خود میبرد.
علامه معتقد بودند که علم بدون اخلاق و تعهد در واقعا هیچ و پوچ خواهد بود این اخلاق و تواضع نیز بود که در درون افرادی چون آن دانشجو انقلابی ایجاد میکرد.